خب خب عروسیم تموم شد
اوخ اوخ ینی ترکیدم
وارد که شدیم روی اولین میز نشستیم
خب بزار یکم از خودم بگم اصلا مایل به رفتن نبودم اما بابایی گفت بیا دل تنگت باز میشه منم دلو زدم
به دریا با روحیه خشمگین کوسه دریای اما تو جلد پری دریایی بعلههه
هیچی دیگه یه شلواز جین و یه لباس سفید و کفش خوشلام
موهای لختمم باز باز کردم و ابشاری ریختم رو شونه هام جلو صورتمم بافتم از پشت دو بافتو بهم ول
کردمم و اماده رفتن شدم...
ما که رسیدیم اقا دوماد لاغر با عروس خانوم تپل مپل دنسینگگگ برووووو
حالا رقص دومادو فاکتور میگیرم به این جهت که بنده خدا روزمین نبود
بریم سر وقت دادای داماد اوخ ینی من روده کند شده بودم ینی اصن یه چی میگم یه چی میشنوی
فک میکرد خیلی دخدر کش شده و هر لحظه قر کمرش شدت میگرفت حالا ببین رقصشو
باور کنید همیطو میرقصید تازشم لباشم غنچه میکرد فک کنم یه چیزی میخواس؟! خخخخخخخ
و عموی داماد:
اخه اقایون محترم قرررر؟!میشه خواهش کنم استعداد نداشتونو کور کنید اصلا فلجش کنید!
چه معنی داره!؟والا
منم اصن نرقصیدم حسش خواب بود ولی یه دل سیر خندیدم
البته +نیشگون
خعلی چیای دیگه که دیگه خوابم میاد میخوام بخوابم بقیشم اگه با خاطرات
عروسی ذوق مرگ نشدم مینویسم
راستی به این نتیجه رسیدم :
I am so natural
بوقققق نوشت:نیمه گمشدم: رقص کلاسیک یاد بگییر وگرنه مجببوری یه جا وایستی و فقط دست بزنی حالا از
ما گفتن از شما نشنفتن!
شب بخیر
روزمرگی های تنهایی...
برچسب : پست موقت,پست موقت در اینستا,پست موقت به انگلیسی,پست موقت سازمانی,پست الکترونیک موقت,پست الکترونیکی موقت,پست خداحافظی موقت, نویسنده : sogolazado بازدید : 14